روز ۱۰۰۰۰
چشم
استفاده از سری فیبوناچی
هشتپای درونگرا ۱۰۰۰۰ روزه است
این نقاشی با عنوان «هشتپای درونگرا ۱۰۰۰۰ روزه است.» یکی از کارهای مجموعهی «هشتپای درونگرا» ی من است. انتخاب رنگ و الگوی روی بدن هشتپا از طبیعت الهام گرفته شده است، وقتی یک هشتپا احساس خطر یا ترس میکند، رنگ بدن خود را با الگویی موجگونه مشابه آنچه در نقاشی دیده میشود تغییر میدهد تا به حیوانات دیگر هشدار دهد، آنها را بترساند و از خود دور کند.
این نقاشی را با استفاده از ماژیک و روی مقوا کشیدم، حدودا دو سال پیش، یعنی وقتی که بیست و هفت ساله بودم یا به عبارت دیگر وقتی که حدودا ۱۰۰۰۰ روزه بودم.
برای این نقاشی از دو منبع ایده گرفتهام، یکی آلبوم «۱۰۰۰۰ روز» منتشر شده توسط گروه راک معروف آمریکایی، «تول» و دیگری فرضیهی جهان ریاضی ارائه شده توسط مکس تگمارک.
این نقاشی دربارهی «رنج»، «تغییر» و «زندگی کردن در دنیایی عجیب و گیج کننده و غیر قابل درک» است.
هشتپایی را در یک دنیای پیکسلی و آتشین مشاهده میکنید، قسمتهایی از بدن هشتپا تبدیل به پیکسل شدهاند و قسمتهای دیگر هنوز سالماند، گویی در حال حل شدن در دنیای اطرافش است.
هشتپا به چیزی شبیه به یک دیسک یا شاید یک پورتال که بر روی آن یک الگوی ریاضی ترسیم شده است نگاه میکند، (ترسیم شده با استفاده از سری فیبوناچی) و چشمش نیز جنس و حال و هوایی مشابه پورتال روبهرویش دارد. گویی میخواهد به شکلی از آن استفاده کند، شاید میخواهد از طریق آن به جایی فرار کند یا خود را به شکل آن در آورد.
شاید میخواهد تغییر کند.
شاید مجبور است تغییرکند چون رنج میکشد.